از نظریه انرژی آزاد چه می دانید؟ ، تقابل هوش مصنوعی و دانش عصب شناسی برای درمان اسکیروفرنی

به گزارش وبلاگ عینکی باهوش، نظریه انرژی آزاد کارل فریستون یکی از نظریات شگفت انگیزی است که می تواند کلیدی برای حل معماهای اسکیزوفرنی باشد. نظریه ای که این روزها به لطف ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در حال پیشرفت است.

از نظریه انرژی آزاد چه می دانید؟ ، تقابل هوش مصنوعی و دانش عصب شناسی برای درمان اسکیروفرنی

به گزارش سرویس آی تی و فناوری انتخاب، سال ها پیش وقتی که پادشاه جرج سوم در انگلستان آغاز به نشان دادن علائم روانی شیدایی حاد کرد، ، شایعاتی در مورد جنون سلطنتی به سرعت در ذهن عموم مردم رخنه کرد، شایعاتی که وقتی امروز مرور می شوند نشان می دهند جرج سوم احتمال مبتلا به اسکیزوفرنی بوده است. بیش از دو قرن بعد، درست در انتهای خیابانی که مجسمه فلزی شارلوت؛همسر جرج سوم قرار گرفته است، بیمارستان ملی مغز و اعصاب و جراحی مغز و اعصاب تاسیس شده است که یکی از معروف ترین اماکن تحقیقاتی علوم اعصاب دانشگاه دولتی لندن،محسوب می گردد. هر ماه تعداد زیادی بیمار در این مرکز ویزیت یا بستری می شوند.

اما یکی از ستاره های این مرکز کارل فریستون است، مردی که به عنوان یکی از قهرمانان طراحی بسیاری از مهمترین ابزارهای علمی شناسایی فعالیت های مغز انسان شناخته می گردد. در سال 1990 او نقشه برداری پارامتری آماری؛ یک روش محاسباتی را به وجود آورد که یاری می کرد متخصصان مغز و اعصاب، تصویر مغز را به صورت شبیه سازی شده و سازگار با پارامترهای اندازه گیری مشاهده نمایند و درواقع تحلیل نتایج را به شیوه ای ملموس تر انجام دهند.

از سوی دیگر او مبدع بسیاری از آزمون های ادراکی و تصویری است که حتی کاربردهایی در تاکسیرانی لندن و برگزاری آزمون مهارت این سازمان دارند. این آزمونها روند فعالیت نقاطی از مغز مثل هیپوکامپ را اندازه گیری می نمایند.

یکی از جدیدترین اقدامات فریستون در سال 2011 بود که اقدام به طراحی سومین نرم افزار تجزیه و تحلیل تصویری مغز کرد. این سیستم مشخص می نماید آیا افراد مبتلا به آسیب شدید مغزی حداقل آگاهی را دارند یا دچار زندگی گیاهی شده اند.

اما نظریات بی نظیر فریستون باعث شده او در بین اهالی فناوری و هوش مصنوعی نیز به شدت محبوب گردد. بسیاری از پیشگامان هوش مصنوعی معتقدند که فریستون، برترین متخصص عصب شناسی در دنیا است. فریستون اخیرا طی یک دوره 10 روزه با همراهی یک فیزیکدان ، یک فیلسوف چندگانه، یک مهندس کامپیوتر و یک متخصص هوش مصنوعی کوشش کرد تا سیستمی مبتنی بر یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی طراحی کند که به درمان افسردگی هم یاری می نماید.

اما شاید اوج نظریات او که طی یک دهه گذشته نیز به شدت مورد توجه واقع شده، نظریه انرژی آزاد باشد. نظریه ای که معتقد است مغز و ذهن شما دنیای از پیش مشخص شده را تعریف می نماید . این اصل چیزی شبیه به یک ماموریت برای مغز است.اصل انرژی آزاد معتقد است که اطلاعات حسی دریافتی به وسیله چشم، گوش و غیره در ارتباط با محیط پیرامون، ناقص هستند. برای مثال چشم تنها قادر به دریافت طیف نوری مشخصی است و بنابراین در دنیایی که پر از اطلاعات دیداری و شنیداری است، مغز نیز به دنبال سازماندهی اطلاعات دریافتی است و اطلاعات ناقص و غیرمرتبط را حذف می نماید تا بتواند مدل سازی را با موفقیت انجام دهد. اصل انرژی آزاد مغز را یک ماشین در نظر می گیرد که هدفش، پیشبینی و روشن سازی واقعیات است.

بر اساس اعتقاد فریستون؛ یک مغز سالم، احساسات و هیجانات را با توجه به آموخته ها، در یک مدل سازماندهی و ادراک می نماید و سعی می نماید اطلاعات جدیدی را دریافت و مدل ذهنی خویش را بروزرسانی کند.اما ماجرا برای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی متفاوت است، در این بیماران مغز سعی می نماید در مدل ذهنی خویش، عقاید را با انتظارات و پیشبینی ها متعادل کند اما کوشش مغز جواب نمی دهد و متعادل نمی گردد پس مغز مدل های صحیح و ناصحیح پایداری را با توجه به محیط خویش فراوری می نماید که آنها را شنیده، دیده یا احساس نموده است. در حقیقت مغز اطلاعات زیادی را دریافت می نماید که قادر به سازماندهی و متعادل سازی آنها نیست و بدین منظور، آغاز به دریافت و درک اطلاعاتی از محیط بیرون می نماید که در حقیقت وجود ندارند، این افراد قادر به بروزرسانی مدل های خویش بر اساس واقعیت نیستند و در نتیجه دچار توهم های دیداری و شنیداری می شوند.

با همه این شرحات ادراک این اصل کنی سخت است و این ها صرفا یک شرح ساده در مورد این اصل پیچیده بودند. شاید شگفت زده شوید اگر بدانید حتی برخی از افرادی که برای تقویت این اصل کار می نمایند نیز به طور کامل آن را درک نمی نمایند. بر این اساس بهترین ابزار برای تحلیل مغز انسان به وسیله این اصل هوش مصنوعی است.

علاقه فریستون برای رمزگشایی ذهن انسان به وسیله هوش مصنوعی موضوع جدیدی نیست. وی سالهایی طولانی در اوایل دهه 1990 را با استفاده از اسکنهای تکنولوژیک PET پژوهش کرد ، هدف او درک آنچه در داخل مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی رخ می داد بود. او با یاری نقشه برداری های پارامتری آمارهای این مسیر را ثبت می کرد و به مرور این روشها را بین سایر همکاران خود نیز رواج داد. فریتون در سال 1994 به میدان ملکه در بریتانیا هجرت کرد و با یاری روانشناسان شناختی و متخصصین کامپیوتری مثل جفری هینتون موفق شد روشهای بمتنی بر هوش مصنوعی را برای سنجش بیماران و آزمون اصل انرژی آزاد استفاده کند.

از آن موقع تا کنون نرخ استفاده از هوش مصنوعی و ابزارهای تکنولوژیک برای سنجش مسائل روانشناختی هر روز پیشرفت نموده است. اما موضوع این است که آیا هوش مصنوعی همیشه می تواند ابزار قابل اعتماد برای سنجش بیماری های روانی باقی بماند؟

منبع: انتخاب

به "از نظریه انرژی آزاد چه می دانید؟ ، تقابل هوش مصنوعی و دانش عصب شناسی برای درمان اسکیروفرنی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "از نظریه انرژی آزاد چه می دانید؟ ، تقابل هوش مصنوعی و دانش عصب شناسی برای درمان اسکیروفرنی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید