دلم برای ایران تنگ شده است، دو ماه طول کشید تا بتوانم بدوم!

به گزارش وبلاگ عینکی باهوش، کتایون خسرویار در گفت و گو با خبرنگاران، درباره سالی که گذشت گفت: کرونا همه چیز را تحت الشعاع قرار داد و نتوانستیم به فینال مسابقات آمریکا راه یابیم. سال 99 برای تمام جهان سخت گذشت و تاثیرات مختلفی به دنبال داشت. دوست داشتم به ایران نزد خانواده ام برگردم اما نشد. زمانی که رقابت های فوتبال تعطیل شد در اواسط رقابت های لیگ قرار داشتیم و برای رقابت های آموزشگاه های آمریکا کوشش می کردیم که همه چیز تعطیل شد. نمی توانستیم زمان را به عقب بازگردانیم، پس از تعطیلی رقابت ها به ایالتی دیگر در آمریکا نزد خواهرم آمدم و از این بابت خوشحالم که حداقل پس از 20 سال اینگونه با خانواده ام اوقات را بگذرانم و با آنها ارتباط بگیریم.

دلم برای ایران تنگ شده است، دو ماه طول کشید تا بتوانم بدوم!

* از دوران قبل از کرونا بیش تر کار می کنم

سرمربی تیم فوتبال بانوان جوانان ایران ادامه داد: تمام زندگی ام همواره در راستا بوده ام، کرونا اگرچه بسیاری از شرایط را سخت کرد اما من توانستم از این موقعیت استفاده کنم و در کنار خواهرم باشم. بسیار سریع خودم را با شرایط کرونا آپدیت کردم. هفته ای یک بار حداقل تست کرونا می دهم و در حال حاضر نیز منتظر واکسن هستم. وارد دانشگاه شده ام تا دومین مدرک فوق لیسانس خود را کسب کنم، تمرینات فوتبالم را نیز ادامه می دهم و گویا شرایطم به گونه ای شده که از قبل از کرونا بیشتر کار می کنم.

* دو ماه طول کشید تا بتوانم حداقل یک کیلومتر راحت بدوم

خسرویار درباره ابتلایش به کرونا گفت: قبل از تعطیلات کریسمس یک ماه سختی را گذراندم و به کرونا مبتلا شدم، حس بویایی و چشایی نداشتم، مرتب تب می کردم اما خدا را شکر در حدی نبود که به بیمارستان بروم و در خانه خودم را قرنطینه کردم. پس از بهبودی ام از کرونا حدود دو ماه طول کشید تا بتوانم حداقل یک کیلومتر راحت بدوم. ابتدا که می خواستم فعالیت بدنی ام را شروع کنم که بیشتر از صد متر نمی توانستم بدوم، ریه هایم به شدت درد می گرفت و تپش قلب پیدا می کردم. باید غذای سالم تری بخورم تا سیستم ایمنی بدنم قوی تر گردد. در واقع باید از نظر رژیم غذایی و سلامت روحی و روانی روی خودم کار کنم.

* در قرنطینه تنها بودم

وی درباره شیرین ترین و تلخ ترین خاطره ورزشی اش در سالی که گذشت گفت: شیرین ترین خاطره ام این بود که با تیم آموزشگاه سیاتل توانستیم یکی از بهترین تیم ها را با نتیجه چهار بر صفر شکست دهیم، تلخ ترین خاطره نیز این بود که در زمانی که در سیاتل بودم همه چیز تعطیل بود و بسیار تنها شدم، بخشی از خانواده ام در ایران هستند و بخشی دیگر در سایر ایالت های آمریکا و من باید سعی می کردم در قرنطینه و تنهایی اوقات را می گذراندم.

* به خواهرزاده ام زبان فارسی یاد می دهم

خسرویار در ادامه درباره تلخ ترین و شیرین ترین خاطره زندگی اش در سالی که گذشت، گفت: خاطره شیرین سالی که گذشت این بود که زمان بیشتری را کنار خواهرزاده ام آریانا سپری کردم، او دو رگه بولیوی ایرانی است و در کوشش هستم به او زبان فارسی را یاد بدهم، خاطره تلخی نیز در زندگی ام نداشتم، زندگی آرام است، خیلی به چیزهای تلخ فکر نمی کنم باید از تجربه های خوب و بد درس بگیریم تا درآینده از آنها به نحو بهتری استفاده کنیم، این طور عظیم شده ام که هر اتفاق تلخ را تغییر و به عنوان تجربه شیرین از آن یاد کنم.

* کرونا شرایطی را فراهم کرد تا کتاب های مورد علاقه ام را مطالعه کنم

وی درباره تعبیرش از سال 99 در یک جمله گفت: در تمام زندگی ام چه در دانشگاه و چه در مدرسه تا این اندازه کتاب نخواندم، دوران کرونا شرایطی را فراهم کرد تا کتاب های مورد علاقه ام را مطالعه کنم و تا وقتی تایم داشته باشم این کار را ادامه خواهم داد.

خسرویار درباره آرزویش گفت: آرزو می کنم اردوهای ملی در همه رده ها هر چه سریع تر شروع گردد چرا که بازیکنان باکیفیتی در کشور داریم و دختران علاقه مند به فوتبال در ایران بسیار هستند. هر چه سریع تر لیگ را شروع کنیم به نفع تیم ملی خواهد بود. حتی ما به لیگ در رده های سنی 5-6 سال احتیاج داریم و باید هر چه سریع تر آن را شروع کنیم چرا که آینده خوبی در پیش است و این آرزویم است.

سرمربی تیم فوتبال بانوان جوانان ایران درباره تعطیلات نوروز گفت: از آنجایی که دانشجو هستم و در یکی از بهترین و سخت ترین دانشگاه های آمریکا مشغول به تحصیلم باید مطالعه کنم در کنار آن به آشپزی ایرانی ادامه می دهم، آشپزی ام بسیار بهتر شده و می توانم غذاهای جدید ایرانی را برای خانواده ام درست کنم.

* دلم برای ایران تنگ شده است

وی در سرانجام گفت: می خواهم همه بدانند که چقدر دلم برای کشورم به ویژه فوتبال بانوان ایران تنگ شده، می دانم سال سختی را به خاطر کرونا پشت سر گذاشته ایم و این ویروس جهان را نابود نموده اما آینده روشن است، برای همه آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم همه را به زودی ببینم.

منبع: خبرگزاری مهر

به "دلم برای ایران تنگ شده است، دو ماه طول کشید تا بتوانم بدوم!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دلم برای ایران تنگ شده است، دو ماه طول کشید تا بتوانم بدوم!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید